معنی (delliksnu) خام دست، غیر متخصص، بیتجربه، بی مهارت, معنی (یثککهمسئع) خام دست، غیر متخصص، بیتجربه، بی مهارت, معنی (delliksnu) oاk bsت، ydc kتoww، fdت[cfi، fd kiاcت, معنی اصطلاح (delliksnu) خام دست، غیر متخصص، بیتجربه، بی مهارت, معادل (delliksnu) خام دست، غیر متخصص، بیتجربه، بی مهارت, (delliksnu) خام دست، غیر متخصص، بیتجربه، بی مهارت چی میشه؟, (delliksnu) خام دست، غیر متخصص، بیتجربه، بی مهارت یعنی چی؟, (delliksnu) خام دست، غیر متخصص، بیتجربه، بی مهارت synonym, (delliksnu) خام دست، غیر متخصص، بیتجربه، بی مهارت definition,